قدس آنلاین - در سال ۱۲۹۵ هـ.ق/ ۱۲۵۶ هـ.ش وقتی ناصرالدین شاه از سفر دوم فرنگستان بازگشت چون خیلی تحت تأثیر پارلمان و مجالس قانونگذاری اروپا بخصوص آلمان قرار گرفته بود تصمیم گرفت یک مجلس دارالشورای کبرای دولتی تشکیل دهد که در تمام امور شاه با اعضای آن مجلس شور کند و امور متکی و منحصر به اراده شخص او نباشد زیرا شنیده بود بشر جایز الخطاست و تصمیمگیری دسته جمعی بهتر و اصلح است بیسمارک صدر اعظم آلمان نیز به او توصیه کرده بود در امور مختلف کشوری و لشکری با ارباب حرفه و فن مشورت کند.
مجلس دارالشورای کبرای دولتی تشکیل شد. البته رعایا داخل آدم نبودند و چیزی نمیفهمیدند و خود شاه و چند تن از نزدیکان او نمایندگان مجلس را برگزیدند.طبعاً پسران شاه ظل السلطان که مظهر ظلم و ستم و زمین خواری و مال مردم خوری و شقاوت بود، مظفرالدین میرزا ولیعهدک بسیار کودن و عامی و خرافاتی بود ،کامران میرزا نایب السلطنه، وزیر جنگ و حاکم تهران و دایی نادان و تندخوی او که مردی عامی و خشن بود و از صبح تا شام بیهوده مردم را زیر تخته فلک میانداخت جزو اکابر و بزرگان و صدرنشین این مجلس بودند.
عدهای پیرمرد سالخورده و بعضی از پسران فتحعلیشاه و چند شاعر قصیده سرا جزو این مجلس دارالشورای کبری بودند.شاه قانون اساسی فرانسه و بلژیک را هم قبلاً به میرزا علی خان امین الملک (که بعدها لقبش امین الدوله شد) داد که به فارسی ترجمه کند.
از اولین ماده که شروع کردند که پسران و اعمام (عموماً) و بنی اعام و دامادها و بستگان شخص فرماندار حق پذیرفتن مناصب عالی نظامی را ندارند، این ماده مورد تمسخر و خنده و دست انداختن حضار واقع شد و آن را حذف کردند.
ماده دوم این بود که سن اعضای مجلس باید بالا یا ۳۵ سال باشد. این ماده هم حذف شد چون سنین شاهزادگان زیر سی سال بود.
هر مادهای که میخواند مورد اعتراض قرار میگرفت، مثلاً اینکه هیچ وزیری نباید دارای دو شغل باشد مثلاً وزیر نباید عضو مجلس دارالکلیم میباشد.
ماده بعدی حد نصاب برای حقوق ماهانه بود که همه قهر کردند و در حال رفتن و ترک مجلس بودند که حاجی میرزا حسین خان مشیرالدوله قزوینی سپهسالار اعظم و وزیر امور خارجه التماس و اصرار کرد که بنشینند و به حال تعرض مجلس را ترک نکنند.
تمام مادهها یکی پس از دیگری رد شد و در پایان تصمیم بر این گرفتند که دو هر روز یک بار از ساعت ۱۰ صبح در قصر گلستان اجتماع کرده از آسمان و ریسمان بگویند و گل گفته گل شنیده بخندند و لطیفه و شعر نقل کرده پس از خوردن ناهار دولتی که در مجموعههای بزرگ در بشقاب های چینی برای آقایان آورده میشد حدود ساعت ۲ بعدازظهر به دولتسراها برگردند.
هیچ کدام از این حضرات،تخصصی در هیچ یک از امور سیاسی و تاریخی و جغرافیایی و فنی و مهندسی و حتی شناسایی مرزهای ایران نداشتند. دولت برای حفر چاه آرتزین مهندس تارنس آمریکایی را استخدام کرده بود.
برای امور نظامی از یک ژنرال اتریشی، برای امور پزشکی از دکتر تولوزان فرانسوی و حتی برای تعیین خطوط مرزی ایران و افغانستان و ایران و بلوچستان انگلیس و ایران و عثمانی از مهندسان و نقشه برداران انگلیسی استفاده میشد.
این مجلس دارالشورای کبرای دولتی که شرح آن را میرزا علی خان امین الدوله در خاطرات سیاسی خود آورده است بسیار مجلس وقت پرکن بامزهای بود و در حکم چرخ پنجم درشکه بود و شاه میبالید که مانند فرنگستان ایران هم دارای «پارلمنت» شده است گذشت و گذشت و گذشت و چون این مجلس کمترین منفعتی برای مملکتی و دولت و شاه نداشت کم کم از رونق و آب و تاب اولیه افتاد و تعطیل شد.
من وقتی در جراید خواندم بیشتر نمایندگان شورای شهر تهران دارای سابقه وزنهبرداری و کشتی و فوتبال و قایقرانی هستند خیلی شگفت زده شدم زیرا شهری ۱۲ یا ۱۴ میلیونی مانند تهران باید دارای نمایندگانی باشد که دارای تخصص شهرسازی، مهندسی عمران، مهندسی برق، بهداشت عمومی، ترافیک، متخصص امور مالی،مهندس سازه، جرم شناس، مهندس کشاورزی (برای فضای سبز) حقوقدان (برای جلوگیری از تجاوز افراد حقیقی و حقوقی به حریم شهری) پلیس بازنشسته دارای تجربه در امور پلیسی و کارآگاهی برای رسیدگی به اوضاع متخلفان و آسیب رسانی آنان به شهروندان، یک فرهنگی و مدیر مدرسه قدیمی، پزشک برای بررسی نقاط ضعف درمانی شهر، مهندس مخابرات،روزنامه نگار و متخصص روابط عمومی و سایر تخصصها باشد.حتی یک افسر آتش نشان با سابقه برای پیشگیری از آتش سوزی های عمده باید جزو این گروه باشد.
من نمیفهم کشتی گیر، وزنه بردار، کاراته باز، تکواندوکار و قایقران در هیأت نمایندگان چه کاری میتوانند بکنند؟ ممکن است آنان در میان آحاد جامعه محبوبیت داشته باشند اما شورای شهر شورایی تخصصی است و فقط باید کارشناسان در زمینه امور شهری در پشت میز نمایندگی قرار گیرند.
شهر تهران از فرط گستردگی و پرجمعیتی شبیه یک کشور شده است پس چه خوبست کارشناسان مجرب در انجمن شهر حضور یابند نه اینکه عدهای به صرف شُهره بودن در کارهای ورزشی بر صندلی نمایندگی انجمن شهر تکیه زنند و به جای یار شاطر بار خاطر باشند.
حادثه پلاسکو و به شهادت رسیدن چندین آتش نشان غیرتمند و شریف و سردرگمی مسؤولان حتی در بیان آنچه که روی داده، خبر از آن میدهد که بیشتر نمایندگان انجمن شهر نقش مؤثری ایفا نکرده و انجمن شهر نتوانسته مردم را اقناع کند که چرا این حادثه روی داده است.
شبکههای ماهوارهای و شبکههای اینترنتی صدها مورد شایعه پراکنی کردهاند که در فضای رسانهای و مجازی در حال چرخیدن و گمراه کردن مردم است.
بیشتر اعضای انجمن شهر به دلیل نداشتن تخصص نتوانستهاند توضیحات لازم را بدهند؛در حالیکه بیگانگان با آوردن چند نفر که خود را متخصص معرفی میکنند و ارایه توضیحات شکسته بسته سبب نشر اکاذیب و تشویش افکار عمومی میشوند.
چه خوبست جلساتی از کارشناسان برجسته در تلویزیون برگزار شود و با ارایه دلایل علمی و اظهارات شاهدان عینی به مردم آگاهی لازم داده شود تا همه بدانند که این جوسازی ها و دروغپردازیها اهداف خاصی را دنبال میکند.
نظر شما